وحید حاج سعیدی در یاداشتی نوشت: داشتن ثروت و سرمایه مادی در حد معقول و منطقی امری طبیعی است و هیچ انسان عاقلی فی نفسه داشتن ثروت و رفاه مادی را تقبیح نمیکند. چرا که اساساً ماهیت پول که برای رفع نیازهای طبیعی بشر باشد، ماهیتی اقتصادی و منطقی است و تلاش برای برآوردن نیاز های بشری نیز امری طبیعی و عقلایی است. اما با پیشرفت بشر در زمینه های اقتصادی، همانگونه که ماهیت و کاربرد بسیاری از اشیاء و قوانین تغییر پیدا کرد، ماهیت و خواص پول نیز به گونه ای غریب تغییر یافت و محبوبیت آن صد چندان شد تا جایی که امروزه گستره زعامت پول سرتاسر جهان را در برگرفته است و آدمیان در رقابتی تنگاتنگ برای رسیدن به آن تلاشی مضاعف دارند.
زیمل – دانشمند نابغه آلمانی در سال 1900 - در کتاب سترگ فلسفه پول میگوید: پول خالص ترین ابزاری است که خودش به هدف تبدیل شده است! این دگردیسی در مختصات پول و تبدیل شدن آن به هدف منجر به ظهور تبعات جبران ناپذیری فراوانی شده که بر روی افکار، رفتار و اعمال انسان ها تاثیرات شگرفی گذاشته است. از بین رفتن برخی خصائص انسانی نظیر انسانیت، شرافت،مردانگی، گذشت و ... در جامعه مادی گرای امروز بخشی از این خسران نابهنجار است.
بر همین پیوست در جامعه مدرن امروز معیار بسیاری از امورات و معادلات بر مبنای پول پایه گذاری شده است. در حقیقت پول و خواص مادی آن بر روی بسیاری از مولفه های اجتماعی، فرهنگی و حتی دینی سایه افکنده است تا جایی که عده ای برای سلام و احوالپرسی منافع خود را در نظر میگیرند!
زیمل تاکید دارد تصاحب پول احساس امنيت و آرامش به وجود ميآورد و ما را متقاعد ميسازد که ختم شدن همه ارزش ها به پول امری طبیعی و رایج است! بنابراين ميتوان گفت که اين احساس و اعتقاد از حيث روانشناختي محض باعث ميشود که همه اشياء در يک سطح قرار گيرند و اين امر نيز دليل موجهي است بر اينکه شکوه کنند که پول در عصر ما به «خدا» مبدل شده است. تعالی پول آنچنان که زیمل بدان اشاره دارد باعث شده تا افراد برای رسیدن به پول از هیچ اقدامی فروگذار نکنند و برای رسیدن به این ابزار همه کاره از هر ابزاری استفاده کنند و از هیچ اقدامی فروگذار نکنند.
هر چند بسیاری از علما و به تبع آنها سیاسیون نظریه زیمل را در خصوص تعالی پول نمیپذیرند و کماکان به جایگاه و نقش اخلاقیات در جامعه باور دارند ولی آنچه که در جامعه کنونی امروز به وضوح مشاهده میشود، قدرت و اعتبار فراتر از حد باور و تصور پول و تغییر ماهیت آن، از ابزار به هدف است.
پول تا جایی قدرت و رنگ و لعاب پیدا کرده است که رنگ قانون در برابر آن تقریباً به چشم نمیآید و با قدرت آن میتوان هر پر رنگی را کمرنگ کرد و در صورت نیاز هر کمرنگی را پر رنگ کرد. میتوان با ماشین گرانقیمت، ساعت یک نیمه شب جوان بیگناهی را با هزاران آرزو راهی سینه قبرستان کرد و زودتر از آنکه جنازه اش را به سردخانه منتقل کنند، روی آسفالت قیمت جانش را چوب زد! با پول میتوان مدرک تحصیلی خرید، با پول میتوان برای همسر دوم خانه ای معادل 782 سال حقوق یک کارگر خرید و یک لکسوس میلیاردی به عنوان حق السکوت پرداخت، با وجود داشتن پرونده سنگین تخلفات پزشکی میتوان بیست دقیقه آنتن زنده تلویزیون را خرید و کارشناسی کرد، میتوان هر شب با لبخند مردم خوب ایران را خیلی دوست داشت ولی برای تولد فرزند راهی کانادا شد، میتوان فضولات را با غلات قاطی کرد و به خورد مردم داد، با پول میتوان در رسانه ملی بساط قمار و بخت آزمایی راه انداخت، بازی ستاره مربع درست کرد، از خواص نداشته حلزون گفت و طاسی و سفیدی مو را درمان کرد، با پول میتوان تابعیت و پست همزمان گرفت و با منابع مالی بزرگترین بانک جهان اسلام سر از کازینوهای کانادا در آورد، میتوان روز روشن کوه های لواسان را تراشید و شهرک لاکچری باستی هیلز ساخت و برای فرزندان، نوادگان، نتیجگان، نبیرگان، احفاد، اصحاب و اذناب زندگی رویایی ساخت، میتوان معدن ذغال سنگ زمستان یورت را تا خرتناق کاوید و ده ها کارگر را راهی دیار باقی کرد، با پول میتوان صندلی دانشگاه خرید و دندانپزشکی خواند، میتوان بافت روستا را تغییر داد و بلند مرتبه سازی کرد، میتوان تیم را از دسته پائین تر بالا آورد، پنالتی خرید، گل مفت خورد و ... میتوان با وثیقه آنچنانی از زندان مرخصی گرفت، میتوان مصوبات اقتصادی دولت و مجلس را ملغی کرد، میتوان تعرفه واردات خودرو را نجومی کرد و پراید را تا چند ده میلیون تومان بالاتر از قیمت واقعی فروخت، میتوان نماینده مجلس شد و در یک کلام با پول میتوان روی سبیل شاه نقاره زد و باقی داستان ... جالب اینکه معاون رئیس جمهور هم در این گیر و دار در نقش وکیل مدافع ثروتمندان از عده ای حسود سخن میراند که در صدد زمین زدن ثروتمندان هستند و در سوی دیگر اگر کسی از ورود پول های کثیف به عرصه ای نظیر انتخابات حرفی به میان آورد، سین جین شده و مجبور به عقب نشینی میشود حتی اگر وزیر مملکت باشد!
بی تعارف در هیچ عصری نظریه زیمل در خصوص تعالی و عظمت پول، این قدر رنگ واقعیت و عینیت به خود نگرفته بود. سوگمندانه این تغییر ماهیت پول همه ماجرا نیست و قصه آنجا غصه ناک میشود که اکثر این افرادی که پول را در راستای اهداف مالی شان به بردگی کشیده اند دارای شان و جایگاه اجتماعی نیز هستند و هر از گاهی از آنان با عنوان خیّر نیکو کار، مدیر نمونه، کار آفرین برتر، معتمد و ... یاد میشود و از دست مسئولان لوح سپاس دریافت میکنند. تمبر یادبودشان چاپ میشود، قدر میبینند و در مجالس بر صدر مینشینند، بانکها بدون وثیقه به آنها وام میدهند، در رسانه ملی از آنها تجلیل میشود، به برنامه های ورزشی رسانه ملی دعوت میشوند، در مهمانی های رسمی مقامات مشاهده میشوند و قس علی هذا ... ( هر چند خیلی دیر با لباس راه راه در دادگاه ها هم حاضر میشوند!)
این جایگاه و منزلت پوشالی را ]که به مدد پول به دست آمده و خود زمینه ای برای ایجاد فساد مضاعف در جامعه است[ میتوان نفرت انگیز ترین و خطرناک ترین خاصیت پول در عصر حاضر نامید. جایگاه خطرناکی که صاحبان آن خود را تا جایی بالا و برتر میبینند که ستاندن جان سایرین در کف خیابان با ماشین های میلیاردی نیز در نزد آنها امری طبیعی است چرا که به زعم خویش توانایی جبران آن خسارت عظمی را دارند! این اوج مصیبت انسان عصر ماست. به هوش...
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |