یکی از مشکلات کلان و گنده این روزهای مملکت ما رودربایستی است! در جریان هستید که اصطلاح عامیانه رودروایسی و به عبارت دقیق و رسمی رودربایستی، حالتی است که فرد بنا به دلایل مختلفی اعم از ناتوانی در مخالفت، حرمت نگه داشتن، خجالت کشیدن و... فشارهایی را تحمل کرده و تن به خواسته های طرف مقابل میدهد. اما یک مدل رودربایستی داریم که مخصوص مدیران است و در رودربایستی مدیریتی داستان تومنی هشت صنار فرق میکند و 80 میلیون فدای دو سه هزار نفر میشوند! بس که ما ایرانی ها ماخوذ به حیا و اخلاق مدار هستیم و اصلاً دلمان نمیخواهد قند توی دل کسی آب شود. حالا میخواهد فرماندار رفسنجان باشد که استاندار دلش نیامد عزلش کند و وزیر کشور مجبور به عزلش شد یا مدیر عامل ایران خودرو و سایپا که هر از گاهی به صرف شیرینی و چای به نهاد های بالا دستی دعوت میشوند و با سراتو به محل کارشان باز میگردند! طرف ماشین درست کرده که مقاومتش در تصادفات از گاری آن دستفروش شیرازی کمتر است و در دعوای 50 خودرو با هم کیسه هوای هیچکدام باز نشده، بعد مدیرکل دفتر صنایع خودروی وزارت صنعت، معدن و تجارت بدون اینکه خنده اش بگیرد در تلویزیون اعلام میکند چون خودروها در حین تصادف شتاب منفی داشتند، از شدت ضربه کاسته شده و کیسه های هوا باز نشده است! نمیدانستیم موقع تصادف باید به جای ترمز باید بیشتر گاز بدهیم تا خودرو شتاب بگیرد و کیسه هوایش عمل کند!
چندین هزار خانه لوکس و ماشین لاکچری در مملکت داریم که هنوز برای گرفتن مالیات از صاحبان آنها دست دست میکنیم ولی پیش پیش چاله مالیات افزایش حقوق احتمالی فرهنگیان با رویکرد رتبه بندی را با بیل بکو کنده اند و چند حسابدار در وزارتخانه آموزش و پرورش نوبتی کشیک میدهند تا خدای ناکرده وقفه ای در این دریافت مالیات وارد نشود!
یعنی اگر شما در بلاد کفر که از آدامس جویدن خلق الله هم مالیات میگیرند بگوئید که در مملکت ما از معلمی که در سال کمتر از 100 میلیون درآمد دارد مالیات گرفته میشود ولی پزشک با 300 میلیون درآمد در سال از پرداخت مالیات معاف است، دسته جمعی به مشاعر شما شک میکنند و حتی ممکن است از این ژاکت های آستین بلند مخصوص خفت کردن دیوانگان تن شما کنند!
کلام آخر اینکه در رودربایستی معمولی نهایتاً فرد دچار افسردگی میشود که با چهار تا قرص و ثبت نام در باشگاه ورزشی و شرکت در چند دورهمی حل است ولی رودربایستی مدیریتی کار را به جایی میرساند که یک عده از اینکه نمیدانند دیگر با پول هایشان چه چیز خریداری کنند دچار افسردگی میشوند! جالب نیست؟!
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |