رسیدن به پیشرفت و توسعه در همه ادوار مورد توجه دولتمردان بوده و هست و تلاش ها در این زمینه همچنان در لایه های مختلف دیده میشود. توسعه چندجانبه در جامعه، راهبرد یا فرآیندی جامع و چند بعدی است که بهبود کیفیت زندگی افراد را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و زیستمحیطی هدف قرار میدهد و به غنای آن میافزاید. راهیابی به این دست توسعه در جامعه به عوامل و بستر های متعددی وابسته است و در میان بسترهای گوناگون، نقش هنر به ویژه هنر نمایش از اهیمت قابل اعتنایی برخوردار است.
هنرهای نمایشی و تئاتر در هر جامعه ای با آداب، فرهنگ و آیینهای مرسوم آن حوزه سرزمینی آمیخته هستند و از دیر باز در جوامع انسانی رونق داشته و دارند. در حقیقت تئاتر و هنرهای نمایشی، به عنوان یکی از اولین هنرهای بشری و آینهای تمامنما از بستر جامعه، نقشی بیبدیل در توسعه فرهنگی جامعه و انتقال تاریخ، فرهنگ، خرده فرهنگ ها و آداب و سنن به نسل های بعدی ایفا میکنند. هنر نمایش با به تصویر کشیدن مسائل روزمره جامعه، رفتارها، آسیب ها، چالشها، نیازها، آرزوها و در قالب های گفتاری و شنیداری و دیداری، علاوه بر غنی سازی اوقات فراغت و ایجاد سرگرمی سازنده، بستری برای گفتوگو و تفکر انتقادی نیز فراهم میآورد. تئاتر نه تنها میتواند به ارتقای سطح آگاهی عمومی کمک کند، بلکه با تحریک احساسات و عواطف، آموزش اخلاقیات، نمایش ظرفیت ها و استعدادهای جامعه در ایجاد همدلی و همبستگی اجتماعی بین آحاد مختلف مردم نیز موثر است.
بدون شک وجود نمایشگران و هنرمندان و اجرای برنامه ها و جشنواره های هنرهای نمایشی در یک جامعه، نشاندهنده پویایی فرهنگی و غنای هنری آن جامعه است و به تقویت هویت ملی و افزایش سرمایه اجتماعی کمک میکند و هر چه این هنر در جامعه ای جدی تر انگاشته شود، خیرات و مبرات افزون تری شامل حال شهروندان خواهد شد.
از سوی دیگر، ظرفیت اقتصادی این جایگاه ها هنری مورد توجه کارشناسان حوزه های مختلف قرار گرفته است.
در سالهای اخیر مقولۀ «اقتصاد هنر» در مطالعات اقتصادی و فرهنگی پرتکرار شده است و محقّقان اینحوزه معتقدند که اقتصاد و هنر میتوانند در تعامل با یکدیگر باشند. در دنیای پررقابت و چالشی فرهنگیِ امروز، هنرهایی میتوانند بقای خود را حفظ کنند و توسعه دهند که بتوانند از منظر اقتصادی نیز آثار مثبتی داشته و سودآور باشند؛ اگرچه در این راه چالشهای بسیاری پیش روی هنر است که از جمله مهم ترین آنها میتوان به مداخلۀ دولتها در اقتصاد هنر و نگرانی از نگاه ابزارگرایانه به هنر و ارزشگذاری مادی بر آثار هنری اشاره کرد.
اما با این حال میتوان ادعا کرد تئاتر و هنرهای نمایشی، علاوه بر چرخاندن چرخ فرهنگ و توسعه فرهنگی و اجتماعی در اجتماع، نیم نگاهی جدی یا در برخی موارد نگاهی تمام عیار به مقوله اقتصاد هم دارند و با ایجاد فرصتهای شغلی و رونق بخشیدن به اقتصاد فرهنگی، میتوانند سهم بسزایی در توسعه اقتصادی نیز داشته باشند و عنصری کلیدی در توسعهی همه جانبه جوامع به شمار میروند.
از سویی هنر تئاتر زیربنای هنر هفتم نیز محسوب میشود و اگر راه سینما در وهله اول برای هنرمندان راهی دشوار و ثقیل مینماید ولی راه نمایش حتی در کوره دهات ها و شهر های کوچک باز است و مدخلی به دنیای بزرگ سینما محسوب میشود.
جا دارد متولیان حوزه های فرهنگی و اقتصادی با پیگیری جدی راه اندازی جشنواره های هنری به ویژه در مدارس و شهرستان ها، علاوه بر رونق تئاتر و نمایش زمینه ساز توسعه فرهنگی و اجتماعی در جامعه شوند و بستر توسعه اقتصادی در قالب فرهنگ را نیز مد نظر قرار دهند.
بستن *نام و نام خانوادگی * پست الکترونیک * متن پیام |