menusearch
nedayekatul.ir

گزارشی از تبارشناسی سلبریتی ها و ریشه یابی اثرات رفتارشان بر افراد جامعه به ویژه نسل جوان/ کژتابی های سلبریتی های میان مایه!

جستجو
۱۴۰۲/۱۰/۳ یکشنبه
(0)
(0)
گزارشی از تبارشناسی سلبریتی ها و ریشه یابی اثرات رفتارشان بر افراد جامعه به ویژه نسل جوان/ کژتابی های سلبریتی های میان مایه!
 گزارشی از تبارشناسی سلبریتی ها و ریشه یابی اثرات رفتارشان بر افراد جامعه به ویژه نسل جوان/ کژتابی های سلبریتی های میان مایه!

 

گزارشی از تبارشناسی سلبریتی ها و ریشه یابی اثرات رفتارشان بر افراد جامعه به ویژه نسل جوان

کژتابی های سلبریتی های میان مایه!

علی کریمی از ایران رفتنی شد؛ مقصد کانادا؛ حمید فرخ نژاد چگونه کشور را ترک کرد؟مزدک میرزایی به شبکه اینترنشنال پیوست؛ حضور احمد صمدی خبرنگار سابق صدا و سیما در ایران اینترنشنال؛ جزییات ارتباط نامشروع مجری صدا و سیما با دختر جوان؛ عکس های بی حجاب مجری زن در حال خوردن مشروبات الکلی در خارج از کشور؛ تولد فرزند رامبد جوان در کانادا؛ انصراف برخی از بازیگران کم فروغ رسانه ملی از حضور در صدا و سیما و ...

اخباری از این دست که هر چند وقت یکبار در رسانه ها منتشر شده و بازتاب های گسترده و البته متفاوتی در کشور دارند، حاکی از ضعف و یا حتی نبود سیستم نظارت بر رفتار ستاره های مختلف به ویژه چهره های شاخص ورزشی، هنری، سینمایی و حتی رسانه ملی است. تجرد، ازدواج ها و طلاق های ادواری، کشف حجاب، انتشار ویدئو ها و تصاویری خلاف عرف جامعه، نمایش زندگی تجملانه، انتشار عکس های آتلیه ای و شخصی در شبکه های تصویر محور، استفاده از پوشش نامتعارف و گاهاً زننده در مراسم غیر رسمی و حتی رسمی، داشتن مواضع اپوزیسیونی و مخالفت با حاکمیت و نظام، انتشار پست های کنایه آمیز در خصوص مسائل دینی و شرعی، اظهار نظرات خلاف واقع و براندازانه در خصوص وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، داشتن هارمونی با ضد انقلاب به ویژه در شرایط بحرانی و تنش آمیز و ... بخشی از مختصات و ویژگی های شخصیتی تعدادی از بازیگران، هنرمندان، مجریان، ورزشکاران و به زبان ساده تر سلبریتی های جامعه است که علاوه بر هم زدن آرامش روانی جامعه و القاء حس خود تحقیری در بین جوانان، در شرایط بحرانی نیز به عنوان کاتالیزور یا تسهیل کننده در ایجاد آشوب ها و آب ریختن به آسیاب دشمن، پیشگام هستند.

دگردیسی عقیدتی و ایدئولوژیک بسیاری از این سلبریتی ها پس از مهاجرت ( یا حتی بدون مهاجرت) در تقابل با جمهوری اسلامی، نظام، حاکمیت و یا هر نام دیگری که بتوان بر این ساختار نهاد، نشان داد بسیاری از افرادی که در همین مدیوم و هماهنگ با مولفه ها و اقتضائات ساختار حکومتی به جایگاهی رسیده اند،  به هیچ عنوان معتقد به مبانی و اساس این حکومت نبوده و نیستند.

جایگاهی که به لحاظ اقتصادی و اجتماعی تا جایی قابل اعتنا و پر و پیمان است که امکان مهاجرت آسان به هر نقطه از کره خاکی و ساختن یک زندگی مرفه را فراهم می‌سازد؛ بخصوص اگر ته رنگ و لعاب سیاسی هم داشته باشد.

در حقیقت آنچه در این میان آشکار است زیر و رو بازی کردن جماعت سلبریتی و رودست خوردن نهاد‌های رسانه ای نظیر صداوسیما و نهادهای حاکمیتی مانند سازمان تبلیغات، حوزه هنری، شهرداری، بنیاد فارابی و... یا همان دروازه های شهرت است که سالیان مدید پول‌های هنگفت و میلیاردی را به بهانه سرگرم یا شاد ساختن مردم، خرج جماعتی بعضاً کم سواد و میان مایه کردند تا به زعم خودشان در بزنگاه‌ها به کارشان بیایند. ناگفته نماند متولیان امر تنها به ایجاد شهرت و پرداخت دستمزدهای آنچنانی به این جماعت بسنده نکردند بلکه در امورات معنوی و اخروی نیز برایشان سنگ تمام گذاشته و از اعزام به حج و مسابقات جام جهانی گرفته تا بخشش های مالیاتی و وام های کم بهره و واکسن های بدون نوبت و ... دریغ نورزیدند!

سوگمندانه با وجود تناقض آشکار در رفتار و گفتار این چهره ها، معمولاً کژتابی ها و بی قانونی های این جماعت، با کدخدا منشی و مصلحت اندیشی خام دستانه ای نادیده انگاشته می‌شود و پس از مدتی ممنوع التصویر شدن یا مجازات های خفیف و کم اثر، با پیشنهاد دستمزدهای هنگفت و اغواکننده، در راستای احترام به مخاطبانی که پای تلویزیون خمیازه می‌کشند،دوباره به قاب جادویی یا پرده سینما باز می‌گردند مگر اینکه مهاجرت کرده باشند و قصد بازگشت به کشور را نداشته باشند! ( هر چند امکان بازگشت به جعبه جادویی پس از مهاجرت و کشف حجاب هم وجود دارد!)

کاری با رفتار غیر حرفه ای سلبریتی ها در انتخاب گزینه های مهاجرت یا پشت کردن به میهن و تقابل با نظام و ... نداریم چرا که آنها مسیرشان را مهندسی شده و موشکافانه با توجه به اعتقادات نداشته شان انتخاب کردند و با پول های بادآورده ای که به بهای سرگرم ساختن مردم به پایشان ریخته شد، علاوه بر ساخت یک زندگی مجلل و کسب جایگاه اجتماعی قابل قبول، در اولین فرصت مناسب، ترک وطن کرده یا می‌کنند! روی سخن با مسئولانی است که نتوانسته اند در طول این سال ها شناختی حتی نسبی از جماعتی به دست بیاورند که همواره سبک زندگی، پوشش، آرایش، ادبیات و اظهار نظرات گاه و بیگاه شان در باب موضوعات مختلف، موید این مطلب است که آنها دلبستگی به نظام و آرمان های آن نداشته و ندارند. در حالی که همواره رسانه ها و کارشناسان از تضاد در رفتار و گفتار و سبک زندگی سلبریتی ها گلایه داشته و آن را متضاد با ماهیت شخصیتی این افراد عنوان کردند.

در چنین رویکردی انتظار طرفداری از نظام توسط مجری ای که در رسانه ملی به اعلی درجه چادر چاقچور می‌کند ولی کمی آن سوتر در بلاد کفر شرب خمر می‌کند، کمی خنده آور به نظر می‌رسد! خدا از سر تقصیرات سازنده لنزهایی که از راه دور هم مارک روی بطری ها را نمایان می‌سازند، بگذرد!

حال سوال اینجاست. آیا مسئولان نظارتی هیچگاه با خود فکر نکردند بازیکن، مربی، هنرپیشه، خواننده، مجری و سلبریتی ای که در پارتی های شبانه مختلط و آنچنانی دستگیر می‌شود، پوشاک و لباسش به لباس باب اسفنجی سور می‌زند، یک ساید یخچال ساید بای سایدش از مسکرات آکنده است و تتوهای روی تنش با یک گالن شوینده محو نمی‌شوند، چگونه می‌تواند در بزنگاه از نظام حمایت کند؟! این دست اسطوره در بزنگاه نه تنها نظام را یاری نخواهد کرد بلکه «آنچنان را آنچنان تر می‌کند»!

وقتی فلان مدیر اسبق باشگاه سرخابی در برنامه زنده اعلام می‌کند که خواننده مورد علاقه اش فلان خانم است و یا اینکه در خودروی مدیران باشگاه ها همیشه چند سند ملکی وجود دارد، چه انتظاری از این ظرفیت ( به زعم آقایان) در حمایت از آرمان های نظام داریم؟

هنوز بوی گند فایل صوتی بازیکن تیم ملی که اتوبوس تیم ملی را به مکانی برای قرار تبدیل کرده بود در فضای مجازی به مشام می‌رسد و هر از گاهی اخبار دستگیری بازیکنان ملی پوش و هنرمندان و هنرپیشه ها و مجریان به بهانه های اخلاقی و اقتصادی و .... در صدر اخبار قرار می‌گیرند!

ای کاش گاهی اوقات مسئولان با شهامت از پادرمیانی ها، ریش سفیدی ها و لاپوشانی های اخلاقی، اقتصادی، منکراتی و منشوری که در قبال سلبریتی ها روا شد نیز سخن به میان بیاورند.

یادمان باشد آقای ایکس و خانم ایگرگ آخرین بازمانده جماعتی نیستند که هویت و چهره روتوش کرده شان را در سینما و تلویزیون، در ورای لباس نظامی و بسیجی، ظاهر متشرع و محاسن انبوه، لباس روحانیت، حجاب برتر و ... پنهان می‌سازند و در اولین فرصت در غافلگیری محض مسئولان به ریش همه پوزخند می‌زنند. اینجاست که مسئولان رسانه ها و دروازه های شهرت باید پاسخگوی افکار عمومی و این خسران سرمایه و منابع ملی باشد. رسانه ای که سال ها با نصب حصارهای بلند تبعیض و گیت های نخبه کشی و سلبریتی پروری، مانع از تحقق آرزوهای جوانانی مستعد، متعهد، خلاق و وطن پرست شد و انتشار هر فیلم و کلیپ و صوتی را به دریافت مجوز از سوی دست اندرکارانش گره زد، امروز در گرداب سلبریتی های خودساخته ای گرفتار شده که هیچگاه نشانی از وطن پرستی ( حمایت از نظام بماند) در رفتار، گفتار و سبک زندگی شخصی شان دیده نمی‌شود ولی در فیلم ها و سریال ها ... تا جایی که در توان دارند نقش بازی کرده و خرشان را دو سره کرایه می‌دهند!

البته اینکه انتظار داشته باشیم سلبریتی ها همواره تابع حکومت ها و در اختیار آنها باشند، روح و نفس هنر، ورزش، موسیقی، سینما و ... را زیر سوال می‌برد، اما این نیز تحفه است که هر گاه سخن از حقوق کلان و دستمزد میلیاردی و جایزه و سیمرغ و سفر خارجی و ... به میان می‌آید اینان در کنار حکومت و حاکمیت از ایفای نقش شهید، روحانی، محجبه، بسیجی، فرمانده سپاه، نیروی امنیتی... هیچ ابایی نداشته باشند ولی آنجا که صحبت از تغییر حکومت و تجزیه و براندازی می‌شود در فرودگاه امام خمینی(ره)، چمدان به دست، پای پرواز استوری زن، زندگی، آزادی بگذارند و یا بعد از مهاجرت در ینگه دنیا با رکابی و شلوارک از روی کاناپه مردم را تشویق به ایستادن در برابر حاکمیتی کنند که تمام شهرت و دار و ندار شان را مدیون همان حکومت و دروازه های گل و گشاد شهرت افزایی اش هستند! به هوش...

 

نظرات کاربران
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

0 نظر
بستن
دیگر باز نشو!